نام عاشق هنده. (مؤید الفضلاء). وی عاشق هنده بود و جان خود را بر سر عشقش گذاشت. جعفرسراج این داستان را بتفصیل در کتاب مصارع العشاق خویش آورده است. رجوع به هنده و الاصابه ج 1 ص 162 شود
نام عاشق هنده. (مؤید الفضلاء). وی عاشق هنده بود و جان خود را بر سر عشقش گذاشت. جعفرسراج این داستان را بتفصیل در کتاب مصارع العشاق خویش آورده است. رجوع به هنده و الاصابه ج 1 ص 162 شود
ابن ابی خازم اسدی. از شاعران فحل و شجاع جاهلی و از مردم نجد بود. پنج قصیده در هجو اوس بن حارثۀ طائی بسرود آنگاه با قبیلۀ طی جنگیدو مجروح شد و بنی نبهان طائیان ویرا اسیر کردند. سپس اوس بن حارثه با دادن دویست شتر به بنی نبهان وی را بگرفت و جامه ای به وی پوشاند و بر مرکوب خود سوار کردو صد ناقه به وی بخشید و او را آزاد کرد. از آن پس بشر زبان بمدح وی گشود و پنج قصیده در مدح وی بسرود که قصاید هجوی پنجگانه پیشین را محو ساخت. وی را قصاید نیکی در فخر و حماسه است. در جنگی که بر ضد بنی وائل کرد، کشته شد. (از اعلام زرکلی ج 1) : یکی چون بشر بن خازم دوم چون عمروبویحیی. سیم چون اعشی همدان، چهارم نهشل حری. منوچهری. از شعرای عصر جاهلیت است. مرزبانی در الموشح آرد: که از ابی عمرو بن العلاء پرسیدند آیا کسی قوی تر از نابغه در شعرای جاهلی هست گفت آری بشر بن ابی خازم. شعر وی در صفحات 58، 59 این کتاب آمده است. (الموشح ص 59). ابن الندیم آرد: مدفن او ردّه است. دیوان او را ابوسعید سکری و اصمعی و ابن السکیت گرد کرده اند. (ابن الندیم). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 88 س 18 وج 2 ص 87 س 6 و ج 3 ص 30 س 4، 6 و بیان والتبیین ج 2ص 10 و ج 3 ص 15، 28، 53 و عقدالفرید ج 3 ص 67 و ج 6 ص 99 و الاصابه ص 162 شود
ابن ابی خازم اسدی. از شاعران فحل و شجاع جاهلی و از مردم نجد بود. پنج قصیده در هجو اوس بن حارثۀ طائی بسرود آنگاه با قبیلۀ طی جنگیدو مجروح شد و بنی نبهان طائیان ویرا اسیر کردند. سپس اوس بن حارثه با دادن دویست شتر به بنی نبهان وی را بگرفت و جامه ای به وی پوشاند و بر مرکوب خود سوار کردو صد ناقه به وی بخشید و او را آزاد کرد. از آن پس بشر زبان بمدح وی گشود و پنج قصیده در مدح وی بسرود که قصاید هجوی پنجگانه پیشین را محو ساخت. وی را قصاید نیکی در فخر و حماسه است. در جنگی که بر ضد بنی وائل کرد، کشته شد. (از اعلام زرکلی ج 1) : یکی چون بشر بن خازم دوم چون عمروبویحیی. سیم چون اعشی همدان، چهارم نهشل حری. منوچهری. از شعرای عصر جاهلیت است. مرزبانی در الموشح آرد: که از ابی عمرو بن العلاء پرسیدند آیا کسی قوی تر از نابغه در شعرای جاهلی هست گفت آری بشر بن ابی خازم. شعر وی در صفحات 58، 59 این کتاب آمده است. (الموشح ص 59). ابن الندیم آرد: مدفن او رَدَّه است. دیوان او را ابوسعید سکری و اصمعی و ابن السکیت گرد کرده اند. (ابن الندیم). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 88 س 18 وج 2 ص 87 س 6 و ج 3 ص 30 س 4، 6 و بیان والتبیین ج 2ص 10 و ج 3 ص 15، 28، 53 و عقدالفرید ج 3 ص 67 و ج 6 ص 99 و الاصابه ص 162 شود
ابن ولید کندی مکنی به ابوولید. بزمان مأمون منصب قضا را بر عهده داشت. وی ازبزرگان اصحاب رای یعنی حنفی مذهبان بود. (از ابن الندیم). رجوع به تاریخ خلفا ص 206، 237 و ضحی الاسلام ج 3 ص 173 و 176 و عقدالفرید ج 5 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2 ص 113 و مناقب امام احمد حنبل ص 386 شود
ابن ولید کندی مکنی به ابوولید. بزمان مأمون منصب قضا را بر عهده داشت. وی ازبزرگان اصحاب رای یعنی حنفی مذهبان بود. (از ابن الندیم). رجوع به تاریخ خلفا ص 206، 237 و ضحی الاسلام ج 3 ص 173 و 176 و عقدالفرید ج 5 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2 ص 113 و مناقب امام احمد حنبل ص 386 شود
ابن جارود عمرو بن حنش عبدی. یکی از اشراف شجاع بود و در عراق با ابن اشعث بر حجاج بن عبدالملک بن مروان خروج کرد و در جنگهای مزبور شرکت جست و در وقعۀ دیرالجماجم نیز حضور یافت و در جنگ مسکن کشته شد. (از زرکلی ج 1). و رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 147 و عیون الاخبار و جارود شود
ابن جارود عمرو بن حنش عبدی. یکی از اشراف شجاع بود و در عراق با ابن اشعث بر حجاج بن عبدالملک بن مروان خروج کرد و در جنگهای مزبور شرکت جست و در وقعۀ دیرالجماجم نیز حضور یافت و در جنگ مسکن کشته شد. (از زرکلی ج 1). و رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 147 و عیون الاخبار و جارود شود
ابن حارث بن عمرو بن حارثه بن هیثم بن ظفر انصاری اوسی ظفری. وی همان بشر بن ابیرق است. ابن عبدالبر گوید: او ودو برادرش مبشر و بشیر در جنگ احد حضور داشتند. و بشیر منافق بود و صحابه را هجو میکرد و سپس مرتد شد ولی از بشر و مبشر سخنی درباره نفاق نیاورده است. رجوع به الاصابه ج 1 ص 155 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ابن حارث بن عمرو بن حارثه بن هیثم بن ظفر انصاری اوسی ظفری. وی همان بشر بن ابیرق است. ابن عبدالبر گوید: او ودو برادرش مبشر و بشیر در جنگ احد حضور داشتند. و بشیر منافق بود و صحابه را هجو میکرد و سپس مرتد شد ولی از بشر و مبشر سخنی درباره نفاق نیاورده است. رجوع به الاصابه ج 1 ص 155 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
زبیر بن احمد بن سلیمان بن عبدالله عاصم بن منذر بن زبیر عوام اسدی. از فقهاء شافعی مذهب و دارای تألیفاتی است در فقه، از آن جمله است: کتاب الکافی و جزآن. وی به بغداد رفت و در آنجا به روایت از داود بن سلیمان مؤدب، محمد بن سیان فرار، ابراهیم بن ولید حشاش و مانند آنان حدیث گفت. محمد بن حسن نقاش و عمر بن بشران بکری و علی بن هارون سمسار و علی بن محمد بن لؤلؤ و محمد بن عبدالله بن... دقاق ازاو روایت دارند. زبیر بن احمد مردی ثقه و نابینا بود. (از انساب سمعانی)
زبیر بن احمد بن سلیمان بن عبدالله عاصم بن منذر بن زبیر عوام اسدی. از فقهاء شافعی مذهب و دارای تألیفاتی است در فقه، از آن جمله است: کتاب الکافی و جزآن. وی به بغداد رفت و در آنجا به روایت از داود بن سلیمان مؤدب، محمد بن سیان فرار، ابراهیم بن ولید حشاش و مانند آنان حدیث گفت. محمد بن حسن نقاش و عمر بن بشران بکری و علی بن هارون سمسار و علی بن محمد بن لؤلؤ و محمد بن عبدالله بن... دقاق ازاو روایت دارند. زبیر بن احمد مردی ثقه و نابینا بود. (از انساب سمعانی)
ابن قطبه بن سنان بن حارث بن حامد بن نوفل بن فقعس اسدی فقعسی... برخی گویند پدرش حارث نام دارد و قطبه نام مادر اوست که دختر سنان است. وی جنگ یمامه را درک کرده است. (از الاصابه ج 1 ص 179)
ابن قطبه بن سنان بن حارث بن حامد بن نوفل بن فقعس اسدی فقعسی... برخی گویند پدرش حارث نام دارد و قطبه نام مادر اوست که دختر سنان است. وی جنگ یمامه را درک کرده است. (از الاصابه ج 1 ص 179)